چگونه می توان به معنای حقیقی «بمیرید قبل از اینکه میرانده شوید» برسیم؟
توجه داشته باشید که این روایت نبوی معانی و تفاسیر متعددی می تواند داشته باشد و برای رسیدن به هر یک از این معانی راههای مختلفی وجود دارد که در اینجا به برخی از آن معانی اشاره نموده و راههای رسیدن آن را نیز ذکر می نمائیم .
1- شهادت در راه خدا
موتوا قبل ان تموتوا اشاره به مساله شهادت دارد چرا که در شهادت نیز افراد قبل از مرگ طبیعی ، جان خود را در راه خدا فدا می نمایند .
2- محاسبه اعمال
روایت موتوا قبل ان تموتوا اشاره به محاسبه دائمی اعمال توسط خود انسان دارد قبل از اینکه انسان به مرگ طبیعی بمیرد و در قیامت از او حساب کشی شود
امام کاظم علیه السلام می فرماید : آن کس که در دنیا به حساب نفس خویش برسد خداوند روز قیامت، او را در معرض حسابرسی قرار نمیدهد. ( مفردات راغب،( حسب) صفحه 117 - الحدیت-روایات تربیتی ج3 ص320 )
3-کشتن نفس اماره
از دیگر معانی که از این روایت برداشت می شود این است که انسان نفس اماره خود را بمیراند .
پیغمبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: مؤمن همیشه ما بین دو ترس قرار گرفته ترس از گذشته اعمال و ترس از عمر باقیمانده و با کشتن نفس و سرکوبی هواها دل زنده و نیرومند میشود و اگر دل انسان زنده شد صفت استقامت و پایداری در راه رسیدن بهدف بدست میآید.
و هر کس که عبادتش بر پایه خوف و رجاء باشد گمراه نخواهد شد و بمقصود خود نائل میشود.( بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68، ج1، ص : 400)
برای رسیدن بدین منظور باید راههای ذیل را طی نمود
الف : مبارزه و تذکیه دائمی نفس ، مخالفت با هواهای نفسانی بگونه ای که توانایی سوق دادن انسان به امیال نفسانی را نداشته باشد .
ب : زنده کردن عقل با تحصیل معارف الهی و مسلط نمودن عقل بر هوای نفس بگونه ای هوای نفس در برابر دستورات عقل همچون مرده ای مطیع و بی اختیار باشد .
ج : خوف از خدا
حضرت صادق علیه السّلام فرمود: خوف از خدا رقیب و نگهبان دل است (دل را از هواهای نامشروع مصون میدارد) و رجاء و امید شفیع و واسطه کمال نفس انسان است.
و آن کس که خدا را بشناسد حتما دارای خوف از خدا و رجاء از او خواهد بود و این دو صفت مانند دو بالی است که بنده متصف باین دو صفت پرواز کرده و بمقام رضوان خدا نائل میگردد و موجب بینائی عقل و چشمی است برای خرد که وعده و وعید الهی را میبیند. و خوف نشانگر عدل الهی و باز دارنده از موارد وعید و نهی خدا است و رجاء و امید موجب فضل و عنایت الهی است و مایه زنده بودن دل است و خوف الهی نفس اماره را میمیراند. (بحار الأنوار ، ج67، ص: 390)
4-فانی فی الله شدن
از دیگر تفاسیری که برای این روایت می باشد این است که انسان قبل از مرگ خود را فانی فی الله نماید .
این امر نیز امکان ندارد مگر اینکه انسان قبل از مرگ طبیعی به مرگ معنوی بمیرد و یک زندگی معنوی را در دنیا پیش گیرد و بشود آنچه که خداوند فرموده : أَ وَ مَنْ کانَ مَیْتاً فَأَحْیَیْناهُ وَ جَعَلْنا لَهُ نُوراً یَمْشی بِهِ فِی النَّاس (الأنعام : 122)
آیا کسی که مرده بود، سپس او را زنده کردیم، و نوری برایش قرار دادیم که با آن در میان مردم راه برود(تفسیر روح البیان، ج2، ص: 140)
5- رسیدن به یقین
یکی از اتفاق هایی که به هنگام مرگ به وقوع می پیوند این است که چه کافر و چه مومن به وعده های الهی نائل می گردد و در واقع با این مرگ به حقیقت یقین پیدا می کند .
لذا انسان باید قبل از اینکه بواسطه مرگ طبیعی و از روی اضطرار به یقین برسد و این ندا را بشنود که به او گفته شود : لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ. (ق : 22) « به او خطاب میشود:) تو از این صحنه(و دادگاه بزرگ) غافل بودی و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت کاملاً تیزبین است! » بهتر است با عبادت های شبانه روزی ، خود را به مقام یقین برساند همانگونه که خداوند فرموده : وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّی یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ (حجر: 99) و پروردگارت را عبادت کن تا یقین تو فرا رسد!( الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج29، ص: 264)
6- موت اختیاری
از دیگر تفاسیری که برای این روایت نموده اند این است که انسان به جایگاهی برسد که بتواند موقتاً جسم خود را از روح تخلیه کرده و ظاهراً بمیرد که به آن «مرگ اختیاری » گفته می شود و از آنجا که در موضوع مرگ اختیاری این امکان وجود دارد که فرد با رعایت حدود و شرایط حساسی که این روش دارد، آن را چندین بار هم تکرار کند به همین دلیل به آن مرگ مکرر هم میگویند. مرگ مکرر به این معناست که انسان میتواند چندین بار بمیرد و زنده شود.
اما اینکه چگونه می توان به این جایگاه رسید باید گفت : همانگونه که امام صادق علیه السلام در روایتی میفرماید: «العبودیة جوهرة کنهها الربوبیة» (بندگی روح و جوهرهای در درون خود دارد که قادر است انسان را به مقام ربوبیت و خدایی نزدیک سازد) و یا در حدیث قدسی دیگری خداوند سبحان میفرماید: «عبدی اطعنی حتی اجعلک مثلی انا حی لا اموت اجعلک حیا لاتموت و انا اقول للاشیاءکن فیکون و انت تقول للاشیاء کن فیکون» (ای بنده من! مرا فرمان بر، تا تو را همانند خود سازم. من حی نامیرایی هستم و تو را نیز زنده نامیرا می سازم. من به هرچیزی فرمان دهم خواهد شد، تو را نیز چنان می کنم که به هر چه فرمان دهی انجام پذیرد.) از این رو میتوان گفت نائل شدن به این رتبه و مقام و منزلت که چه بسا با دعا و صدقه و خیرات و مبرات بخشی از آن قابل تحصیل است مراحل بالا تر و عالیتر آن نیز در سایه بندگی و اطاعت حضرت حق قابل دریافت خواهد بود.
برای اطلاع بیشتر به کتاب های ذیل می توانید مراجعه نمائید :
1- آیت بصیرت (بیان حالاتی است از آیتاللهبهاءالدین).
2- نردبان آسمان، ویرایش و تدوین: اکبر اسدی.
3- سلوک معنوی، ویرایش و تدوین: اکبر اسدی.
4- معاد، شهید دستغیب.
موضوع مطلب :